❤️ سعی می کنم کتاب بخوانم اما نمی توانم و هم اتاقی ام خروسش را تعارف کرد.❤️❌❤️
من اون عوضی رو دوست دارم
و چرا پدربزرگ مقاومت می کند؟ دیگر چه زمانی او چنین فرصتی را پیدا می کرد. علاوه بر این، با یک زن خوش اخلاق همیشه راحت تر است - او خودش را روشن می کند و بنابراین خیلی سریعتر می آید. شما سعی کرده اید دختر چاق بلغمی را با یک توخالی بزرگ به ارگاسم بیاورید. این همان زنی است که باید از آن فرار کنید. من وسط یکی از آن ها بوده ام، نمی توانی آن را برای دشمن آرزو کنی.
جوجه های جوان بیهوده روی تخت دراز نمی کشیدند و پاهای خود را باز نمی کردند. آنها فقط باید توسط یک حرفه ای واقعی خدمت شوند، که حیله گر آنها را لیس بزند و او را با آلت تناسلی قدرتمند خود لعنت کند.
من می خواهم امتحان کنم
چه کسی همه چیز را نمی خواهد؟
این نوه ها خیلی راه خواهند رفت! فقط شوخی های واقعی می توانند سال نو را به پدربزرگ تبریک بگویند. و آنها نامه ای به بابانوئل نوشتند که در شب سال نو یک خروس بزرگ و سخت می خواهند - بنابراین او به پدربزرگ دیک داد که هر دوی آنها را راضی کرد. من تعجب می کنم که پدربزرگ پس از آن به بابا نوئل چه نوشت؟ ))
اجازه بده این کار را بکنم، داریا.
این خوان ال کابالو لوکو بسیار جوان و در حال حاضر بسیار توانا بود. غریبه ای را گرفت و او را روی حاشیه انداخت. این روزها جوان ها دیوانه شده اند.
او در آتش است)
بلوند ممکن است جوان نباشد، اما هنوز خوش فرم است. سیاهپوست آرامش خوبی داشت، اما آیا این یک طعمه بود که او را از نگهبانی از شی منحرف کند؟ شاید در آن زمان دزدی در حال وقوع بود و به جای نگهبانی، به بلوند لعنتی می کرد.